سال نو مبارك

آبــگرم نيــوز؛ به نوبه خود فرا رسيدن اين عيد باستاني را خدمت تمامي همشهريان گرامي تبريك و تهنيت عرض ميكند.

نوروز يعني نو شدن دلها ، رفع كدورتها ؛ نوروز يعني نو شدن شكوفه هاي بهاري

بيائيد در اين روزها از خداوند متعال سالي پر بركت و پر از پيشرفت و سلامتي طلب كنيم .

بيائيد هدفهاي آتي خود را برنامه ريزي كنيم ، بيائيد با ديد و بازديد خانوادگي مهر و محبّت را به يك ديگر هديه كنيم ، بيائيد براي دوستان و بستگان خود آرزوي موفقيت كنيم.

حال در اين عيد خجسته وظيفه خود مي دانيم كه از تمامي كساني كه ما را در اين راستا ياري نمودند تشكر و قدرداني كنيم و از افرادي كه در اين وبلاگ نامبرده و مطالبي ارائه شد كه موجب ناراحتي شان شديم پوزش و حلاليت مي طلبيم.

به اميد روزي كه شهرمان در راستاي پيشرفت و شكوفايي ثابت قدم باشد.

مطالبي كه در اين وبلاگ منتشر شد همگي براي پيشرفت اين شهر و پيشرفت فرهنگي و ارتباطات رايانه اي مردم و آگاهي مردم اين شهر و مسئولين بوده و به هيچ نهاد يا گروهي وابسته نمي باشد و هدف آن انتقاد سازنده است.

نظرات شما عزیزان:

بیننام

ساعت6:41---6 فروردين 1391

سال نو مبارک

حميد

ساعت11:12---5 فروردين 1391

یادم باشد که زیبایی های کوچک را دوست بدارم حتی اگر در میان زشتی های بزرگ باشند
یادم باشد که دیگران را دوست بدارم آن گونه که هستند ، نه آن گونه که می خواهم باشند
یادم باشد که هرگز خود را از دریچه نگاه دیگران ننگرم
که من اگر خود با خویشتن آشتی نکنم هیچ شخصی نمی تواند مرا با خود آشتی دهد
یادم باشد که خودم با خودم مهربان باشم
چرا که شخصی که با خود مهربان نیست نمی تواند با دیگران مهربان باشد.

عمری با حسرت و انده زیستن نه برای خود فایده ای دارد و نه برای دیگران
باید اوج گرفت تا بتوانیم آن چه را که آموخته ایم با دیگران نیز قسمت کنیم
.
لحظات از آن توست؛ آبی، سبز، سرخ، سیاه، سفید،… رنگهایی را که بایسته است بر آنها بزن
روزهایت رنگارنگ
.
سال نو مبارک

حميد ديگه نميشناسيد ؟

ساعت11:05---5 فروردين 1391

بهار وقتی که از پنجره سرک می کشد

بی آن که بخواهی یاد بنفشه و یاس و اقاقی دارد

کاش زودتر رسد آن روز ؛ که شمیم بهار را

از پیراهن یوسف سفر کرده بشنویم

در انتظار نوروزگار ؛ نوروز مبارک

وحيد هستم يك مسافر

ساعت11:04---5 فروردين 1391

آرزویم این است نتراود اشک در چشم تو هرگز مگر از شوق زیاد . . . نرود لبخند از عمق نگاهت هرگز . . . و به اندازه هر روز تو عاشق باشی عاشق آنکه تو را می خواهد . . . و به لبخند تو از خویش رها می گردد . . . و تو را دوست بدارد به همان اندازه که دلت می خواهد

يه حميد ديگه

ساعت11:02---5 فروردين 1391

بهار آمد ، بهار من نیامد
گل آمد گُلعذار من نیامد

برآوردند سر از شاخ ، گل ‏ها
گلی بر شاخسار من نیامد

چراغ لاله روشن شد به صحرا
چراغ شام تار من نیامد

جهان در انتظار آمد به پایان
به پایان انتظار من نیامد

حميد

ساعت11:02---5 فروردين 1391

مه من ، عید شد مبارک باد
عیدی عاشقان چه خواهی داد؟

عیدی و عید ما مه رخ توست
عید ما بی رخ تو عید مباد

حميد

ساعت11:01---5 فروردين 1391

آید بهار و پیرهن بیشه نو شود
نوتر برآورد گل اگر ریشه نو شود

زیباست روی کامل سبزت کلاه نو
زیباتر آنکه در سرت اندیشه نو شود

ما را غم کهن به میِ کهنه بشکنید
بر حال ما چه سود اگر شیشه نو شود

حميد

ساعت10:49---5 فروردين 1391

بهار یعنی از این لحظه حرف تو باشد
گُلی میان دو سنگ پیاده‏رو باشد

تو از سفر برسی واکنی بساطت را
همیشه روی زمین آسمان وِلو باشد

علف درون ستون‏های نیمکت بدمد
پرنده در سخنش اهل شعر نو باشد

بهار می‏رسی ای میوه بهشتی من
اگرچه ساعت مردم عقب جلو باشد

بیا که برگ درختان عمر می‏ترسند
که فصل آمدنِ تو پس از درو باشد

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: